حلا علیان، صدای دیاسپورا

مثلث اثر هیوا قهرمان

این روزها بیشتر از هر زمانی نویسنده های عرب در دیاسپورا را می خوانم. این کتابها که چندی از آنها در روزهای افسردگی، ناامیدی و حمله های عصبی گهگاه جانم را نجات داده اند، طوری سر راهم قرار می گیرند که گویی دست سرنوشت در کار بوده است. نویسندگانی چون: هشام مطر، طیب صالح، امین معلوف، زینا عرفات و حلا علیان. هرچه بیشتر می خوانم، بیشتر مجذوب می شوم. شاید شباهت فرهنگی و زبان در این جذابیت دخیل باشند ولی آنچه مرا به سوی این داستانها می کشاند، دردی است که از این نوشته ها بیرون می زند. درد سالها استعمار، زندگی در دیکتاتوری، حجوم و تصرف و نسل کشی. بعد از نکبت*، بعد از جنگ شش روزه، بعد از بهار عربی… این مردم در سراسر دنیا پراکنده شدند، در زبان انگلیسی یا فرانسه خانه کردند و راوی قصه های خود شدند. امروزه نویسنده های عرب و آفریقایی که به زبان انگلیسی می نویسند بسیارند، چرا که حرفها برای گفتن دارند.

“حلا علیان” یکی از این نویسنده هاست که در دیاسپورا می نویسد. او نویسنده ای فلسطینی_آمریکایی است که علاوه بر نوشتن، یک اکتیویست و سخنران برجسته است. در سخنرانی ها، شعرخوانی ها و مقالاتش درباره هنرِ نوشتن، تجربه مهاجرت و قدرت روایتگری به عنوان وسیله ای برای تقویت همدلی می گوید. حلا علیان در سال 1986 به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در میان فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف گذراند. در یک نامه به همسرم می گوید:

بزرگ شدن در دیاسپورا به معنای عادی سازی روایت های چندپاره است – خانه آبا و اجدادی ای وجود ندارد، مکتب و مدرسه ای که به آن تعلق داشته باشیم و یا حسی از تعلق به مکان… حرکت کردن آسان‌تر از ریشه دواندن می شود؛ هر تلاشی برای ریشه دواندن فقط جدا افتادگی را پررنگ تر می کند.

او در شهر کاربوندیل در ایلینوی آمریکا، از پدری فلسطینی و مادری سوری متولد شد. آنها برای زندگی به کویت بازگشتند، اما چند سال بعد، پس از حمله صدام حسین در سال ۱۹۹۰، به سوریه نقل مکان کردند و در نهایت در آمریکا پناه گرفتند. آنها مدتی در غرب میانه در آمریکا زندگی کردند و وقتی حلا سیزده ساله بود، دوباره به خاورمیانه بازگشتند و در امارات متحده عربی، طرابلس و لبنان زندگی کردند. او دوره لیسانس خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت به پایان رساند و برای مدتی در بیروت زندگی کرد که محل زندگی بسیاری از مهاجران بود. او برای تحصیلات تکمیلی به آمریکا برگشت و از آن زمان در بروکلین اقامت دارد. بزرگ شدن در چندین کشور و در میان فرهنگهای مختلف، باعث نگاه متفاوت او در نوشتن و شعر گفتن شده است.

حلا علیان شعر گفتن را از سنین کودکی آغاز کرد. برای او شعر گفتن نوعی معنا بخشیدن به دنیایی بود که سعی می کرد آن را درک کند و احساسات پیچیده و متنقاضی که با آنها درگیر بود را در غالب شعر به شکلی صمیمی و به دور از نمایش و با احساسِ تمام با مخاطب در میان می گذاشت. او شعرهای خود را در حضور تماشاگر و در کلاب های نیویورک اجرا می کرد و حین همین اجراها نظر یک انتشاراتی مستقل به نام Three Rooms Press را به خود جلب کرد. آنها از حلا پرسیدند که آیا فکر می کند می تواند شعرهایش را به شکل یک مجموعه دربیاورد و به همین ترتیب اولین مجموعه شعر او به نام ” آتریوم” در سال 2012 به چاپ رسید.

مجموعه شعر آتریوم  اولین کتاب شعری است که حلا علیان به نام خود منتشر کرد و این آغازگر یک مسیر ادبی برای او بود. در این مجموعه، او به بررسی موضوعاتی چون عشق، از دست دادن و آرزو پرداخته است و با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های برجسته، احساساتش را به شکلی قدرتمند و زنده به تصویر کشیده است. آتریوم  مورد استقبال بسیاری از منتقدین و خوانندگان قرار گرفت و حلا علیان را به عنوان یک شاعر قابل توجه تثبیت کرد. او در سال ۲۰۱۳ جایزه کتاب عرب آمریکا و جایزه اولین کتاب مجموعه شعر را به دست آورد.  آخرین مجموعه شعر او با نام “بیست ونهمین سال”، نمایشی زنده و شگفت‌انگیز از دردهای عاطفی، تنهایی، عشق و شادی است. “بیست ونهمین سال”  کوششی در جستجوی خانه و هویت در فضایی بینافرهنگی است.

گابینو ایگلیسیاس در نقدی در NPR درباره این کتاب شعر می نویسد:

“هیچ چیزی اینجا تابو نیست. خیلی صادقانه درباره سکس، نوشیدن و صدمات روحی صحبت می شود. گاهی اوقات اینها مکانیزمی برای دوام آوردن اند و گه گاه چیزهایی که به خودی خود پدیدار می شوند. به هرحال بدون توجه به منشأ و یا بستر فرهنگی،  این نشانه ها تصویری از زندگی زنی فلسطینی در تبعید می دهد. مواجهه او با فرهنگی که در آن با زنها به شکلی دیگر برخورد می شود و تلاش او برای پیدا کردن عشق و پیچیدگیهای این مراوده. علیان بدون شرم از احساساتش حرف می زند و نگرانی از بابت قضاوت شدن ندارد. این شعرها یکی پس از دیگری، سرشار از احساسات دست اول، قصه گوییِ سرراست و حقیقتی بدون تعارف هستند.”

نام تو را در شب دزدیدم،

به تنهایی

در تاریکی زمزمه می کنم:

اصواتی را که هیچکدام از مادربزرگهایم نمی توانستند تلفظ کنند.

بعد از موفقیت شعرهایش، حلا علیان توجه خود را به داستان نویسی معطوف کرد. اولین رمان او”خانه های نمکی” در سال 2017 منتشر شد و مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. رمان، داستان یک خانواده فلسطینی را در نسل های مختلف دنبال می کند و تأثیر جنگ وتبعید را در زندگی آنها بررسی می کند. این رمان بر دو مقطع زمانی مهم تمرکز دارد، ابتدا دوره ی بعد از جنگ شش روزه سال 1967 و سپس حمله صدام حسین در سال 1990 به کویت. کتابی است با کاراکترهایی به شدت واقعی و ملموس. از آن کتابها که می توان گرمای هوا، بو و مزه غذا ها را حس کرد. در حین خواندن، نثر شیرین جومپا لاهیری را به یاد می آورد و جای تعجب نیست که حلا علیان در مصاحبه ای با مجله عفکرة، جومپا لاهیری را به عنوان نویسنده مورد علاقه اش نام می برد. کتاب خانه های نمکی، درست مثل یکی از رمان های لاهیری، ردی بر روح و قلب شما می گذارد که به سختی فراموش شدنی است.

در رمان دوم او به نام “شهر آتش افروزان” که در سال 2021 منتشر شد، ما با یک داستان خانوادگی روبرو هستیم، یک نگاه شخصی به میراث جنگ در خاورمیانه  واینکه چگونه به افراد و مکان‌هایی که حکم خانه را برایمان دارند، چنگ می‌ اندازیم. خانواده نصر در سراسر جهان پراکنده شده‌اند – بیروت، بروکلین، آستین، صحرای کالیفرنیا. مادر سوریه‌ای، پدر لبنانی وسه فرزند آمریکایی. همه آنها مهاجرند. با این حال، خانه اصلی آنها و سنگ بنای خانوادگی شان همیشه در بیروت بوده است و عشق پیچیده و پرهرج و مرج خانوادگی که آنها را به هم پیوند می دهد. رمانی است  حجیم که شما را درگیر پیچیدگی های یک خانواده لبنانی، رازها و میراثشان می کند و از تأثیر مکانی به نام خانه در زندگی می گوید. حلا علیان با سادگی ای که در نگاه اول آسان به نظر می رسد، داستان‌ شخصیت ها را به هم پیوند می‌دهد و تصویری واقعی از زندگی مهاجران و تبعیدشدگان در سراسر دنیا و آمال و آرزوهایشان ارائه می دهد. در “شهر آتش افروزان”، حلا علیان، داستان یک خانواده را به داستان یک ملت تبدیل می‌کند.

غزه و فلسطین از موضوعاتی است که حلا علیان همواره درباره آن صحبت می کند. در آثارش، درباره هویتش به عنوان یک فلسطینی و ارتباط با اجدادش می نویسد. امروزه زمان سختی برای عربهاست و اگر شما یک زن فلسطینی در دیاسپورا باشید، ممکن است سخت تر هم باشد.

هشام مطر در مقاله ای بسیار تأمل برانگیز با عنوان نوشتن با وحشت، می گوید:

من فکر نمی کنم که مردم بدانند که چه زمانه سختی برای عربهاست. مدتهاست که سخت است. به عنوان مثال، فکر نمی کنم مردم متوجه باشند که دیدن ذره ذره خورده شدنِ فلسطین طی این سالها چقدر وحشتناک بوده است. حتی خود ما عرب ها هم به عمق تأثیرات روانی که بر ما گذاشته آگاه نیستیم. نا امیدی و خشم و نفرت از خود، متاسفانه باعث شده که خیلی عرب ها درکوبیدن فلسطین شریک شوند.

در در نامه ای به همسرم، او سعی می‌کند اعتقادش به خدا را برای همسرِ خداناباورش توضیح دهد.او از تربیتش و بزرگ شدنش در خانواده ای مسلمان که او را به ریشه های فلسطینی و تاریخی اش پیوند می دهد، می گوید:

من یک مسلمان به معنای فرهنگی هستم.

گاهی اوقات حتی خودم هم نمی دانم این چه معنی ای می دهد.

پنج پایه اسلام اینها هستند: ایمان، دعا، خیریه، روزه و زیارت هستند. من در خانه ای بزرگ شدم که زکات می دادند. گاهی اوقات روزه می گرفتم… اولین خاطره های من به زنهای خانواده بر می گردند.

اولین خاطره من، دعا کردن مادرم است برای اینکه پدرم به سلامت از کویت برگردد. دومین خاطره من از مادربزرگم است که اولین سوره قرآن را به من می آموزد. فاتحه به معنای گشاینده وکلیدی برای به اشتراک گذاشتن گنج. من در آغوش مادربزرگم در تختخواب کوچکم هستم. شش ساله ام و کویت را پشت سر گذاشته ایم، اما هنوز کابوس می بینم و اضطراب رهایم نمی کند. او کلماتی را می گوید و از من می خواهد تکرار کنم. هربار که نفسش را فرو می دهد، من نیز به تقلید او ریه هایم را پر می کنم. پر از عشق مادربزرگ. پر شدن قفسه سینه اش را زیر گوشهایم حس می کنم –” بخشنده ی مهربان..” و به این فکر می کنم که روزی او خواهد مرد.

حلا علیان از وضعیت خود آگاه است. درمصاحبه هایش همیشه به این نکته اشاره می کند که به خاطر داشتن پاسپورت آمریکایی موقعیت خاصی دارد. او می‌داند که به عنوان فردی که انگلیسی را بدون لهجه صحبت می‌کند و حجاب ندارد، به ویژه در غرب، طور دیگری خوانده و شنیده می‌شود و او این نکته را فراموش نمی کند و من فکر می‌کنم این آگاهی، ارزش شنیدن صدایش را دوچندان می کند. صدای او، هم روی صفحه و هم روی سن، روایتگر زیبایی ها و پیچیدگیهای وضعیت انسان است.

حلا علیان همچنان درباره هویت، بی‌جا شدن و احساس تعلق می‌نویسد. او در دانشگاه سارا لارنسِ بروکلین، نوشتن تدریس می‌کند. اولین کتاب غیرداستانی او با نام «حالا مرا می‌بیند» در سال ۲۰۲۳ توسط انتشارات سایمون و شوستر منتشر خواهد شد.  وی برندهٔ جایزهٔ صلح ادبی دیتن و جایزهٔ کتاب عرب آمریکا و نامزد جایزهٔ چاتاوکوا، و نویسندهٔ چهار مجموعهٔ شعر است. آثار او در نیویورکر، آکادمی شاعران آمریکا، لیت هاب، بررسی کتاب نیویورک تایمز و گوئرنیکا منتشر شده است. در مطب روانشناسی خود، او در زمینه ارزیابی و درمان آسیب، سوءاستفاده از مواد، اضطراب، مشکلات رابطه و مسائل فرهنگی-اجتماعی فعالیت می‌کند. بیشترین کار او با مشتریانی از جوامع LGBTQ، اقلیت‌های مهاجر و محروم است.

*روز نکبت (به عربی: یوم النکبه ) نامی است که فلسطینیان و حامیان آنان برای اشاره به سالگرد بیرون راندن صدها هزار فلسطینی و تشکیل اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ میلادی استفاده کرده و در آن روز عزا می‌گیرند.

You Might Also Like

Leave a Reply