من به شاعر سوری که در آرکانزاس زندگی میکرد نگفتم که در طول انقلاب لیبی بارها و بارها به این فکر افتادم که قلم را زمین بگذارم و اسلحه را بردارم. به او نگفتم که نوشتن فقط زمانی موثر است که از آن به عنوان اسلحه استفاده نکنیم وهر بار که تلاش کردم تا از آن استفاده دیگری بکنم، احساس خیانت کرده ام.
برچسب: هشام مطر
اما بیشتر از همه، این کتاب در مورد دوستی مردانه است و این سوال که مرد بودن یعنی چه؟ سوالی که ممکن است امروز چندان ضروری به نظر نرسد اما این رمان مثل کارهای قبلی مطر، در نهایت در مورد پیچیدگی های انسان بودن است. ارتباطی که ما با یک انسان دیگر شکل می دهیم، تمام لحظات شادی و غم، صمیمیت و چیزهایی که در مورد آنها صحبت می کنیم، چیزهایی است که دوست داریم درباره آنها صحبت کنیم و نمی کنیم، همه در این کتاب پنهانند
زندگی تحت حکومت دیکتاتوری و نفوذ آن در خصوصی ترین لحظه های زندگی از موضوعاتی است که هشام مطر بسیار به آن علاقمند است و در کتابهایش از آن می نویسد.